بستن
کد خبر: ۱۵۰۰۱۱۵
 نابسامانی‌ها ساخته و پرداخته نفوذی‌هاست
حسن بیادی در گفت‌و‌گو با «آرمان ملی»:

 نابسامانی‌ها ساخته و پرداخته نفوذی‌هاست

آرمان ملی- احسان انصاری: «به‌خاطر بی‌تدبیری مسئولین و ناجوانمردی نفوذی‌های بی جیره و مواجب، مردم خسته‌اند. خستگی‌هایی که تمامی ندارد. در اواخر دهه پنجم انقلاب هستیم، اما اشک‌هایی است که بی‌دلیل می‌ریزند و بی‌حوصلگی و خشونت عمومی که بدون پاسخ و توضیح است. اینها نشانه‌های یک روانِ زخمی جامعه‌اند ولی بدون فریاد، بدون کبودی، اما عمیق‌تر از هر شکستگی و در نهایت نمایانگر وجود یک توده و غده سرطانی در کشور است.

در یک دل نوشته دلسوزی می‌خواندم، یادمان نرود که «هرکس که می‌خندد الزاماً حالش خوب نیست» و «هرکس که ساکت است، لزوماً آرام نیست». به همین دلیل لازم و ضروری است نه برای جسمتان، بلکه برای روحتان هم یک وقتِ ویزیت دکتر بگیرید.» جملات ذکر شده اظهارات مهندس حسن بیادی فعال سیاسی اصولگرا و عضو پیشین شورای شهر تهران در گفت‌و‌گو با «آرمان ملی» است. بیادی در این گفت‌و‌گو به مهم‌ترین چالش‌های پیش روی کشور اشاره می‌کند که در ادامه می‌خوانید.

*مهم‌ترین دلایل بی‌ثباتی اقتصادی و افزایش لجام گسیخته نرخ ارز و طلا را چه می‌دانید؟

نابسامانی به خاطر ناترازی‌ها و کمبود‌ها نیست بلکه نوعا ساخته و پرداخته نفوذی‌هاست. مردم آزاری روش‌مند توسط بعضی از مسئولان موثر به شکل‌های مختلف در حال اجراست و این ناجوانمردان تا مردم را به نافرمانی مدنی مبتلا نکنند و آنان را برای شورش به خیابان‌ها نیاورند دست بردار نیستند. با این وجود این مردم خوب و ایثارگرند که نقشه‌های شوم آنها را با مقاومت انقلابی خود را برملا کرده و انقلاب را نجات داده‌اند. نقشه بی‌ارزش شدن پول ملی و رشد قیمت ارز و طلا و دیگر گرانی‌های لجام‌گسیخته از طریق برخی لایه‌های دولت مستقر و دولت‌های سایه و باند‌های متصل به قدرت و ثروت صورت می‌پذیرد و باید با آن مقابله کرد. برای اثبات این مدعا از شما می‌خواهم برای مثال به افزایش هزینه‌های فیش‌های آب، برق، گاز و تلفن بدون مصوبه مجلس و به صورت عجیب و غریب و بدون آگاهی مردم و عوارض مالیات‌های بی‌منطق و زورگویانه از طریق روش‌های شبیه به لاتاری و قمار با تفکر کمونیستی بنگرید. در مورد گرانی‌ها نیز این وضعیت وجود دارد که چرا چنین اتفاقی رخ داده است.
*شما در شکل‌گیری این وضعیت تعمد می‌بینید؟

 بله؛ نوعی تعمد برای به خیابان کشیدن مردم وجود دارد. مگر در این چند ماه گذشته و بعد از حمله آمریکا و رژیم غاصب و کودک‌کش، مردمی که آن اتحاد و مقاومت و صلابت جانانه خود را به رخ جهانیان کشاندند و استکبار را از کرده خود پشیمان کردند، چه گناه بزرگی را مرتکب شدند که مستوجب این تنبیه ظالمانه باشند؟ از طرف دیگر انقلابیون مجلس هم دیگر از کارایی لازم در زمینه مطالبه گری و شجاعت در پیگیری و نظارت عاقلانه برخوردار نیستند و تعداد آن عزیزان به حداقل رسیده است. مثل اینکه مجلس هم بدون خونریزی به توپ بسته شده است و دیگر نمی‌تواند پاسخگوی جامعه باشند و متاسفانه به روزمرگی دچار شده است. ظاهرا هیأت رئیسه هم سیاست «مدیریت حداقل به اکثریت» را در مجلس به اجرا گذاشته در حالی که مجموعه هیأت رئیسه وظیفه هماهنگ کردن امور مجلس و تصمیم گیری و نظارت صحیح و عاقلانه مجموعه نمایندگان مجلس را برعهده دارد. واقعیت این است که نمی‌شود مجلس را با صحنه سازی و باند بازی برای قانون گذاری و نظارت بر کارکرد مجموعه کشور و دولت‌های موازی و جزیره‌ای، مدیریت کرد. ادامه این وضعیت مخاطره‌انگیز کنونی کشور عزیزمان را با چالش روبه‌رو کرده و با این اوضاع نابسامان و فساد اداری خانمان برانداز نمی‌توان چشم‌انداز مطلوبی را برای مردم به تصویر کشید.
*کنشگری دولت پزشکیان به چه میزان در کنترل وضعیت آشفته بازار تاثیرگذار بوده است؟
به‌رغم صداقت و پشتکار آقای دکتر پزشکیان عزیز، برخی منصوبین ایشان ظرفیت‌های لازم را در مدیریت‌های بحرانی ندارند و صریح می‌گویم تنها هنرشان اداره دولت آن هم از طریق دست‌اندازی به جیب مردم بوده است و برای اداره و تعالی مردم و کشور هیچ راهبرد و برنامه‌ای منطقی ندارند، به همین دلیل مردم کنشگری مجموعه ریاست محترم جمهوری خصوصا آقای پزشکیان را تصنعی تصور می‌کنند. هنگامی که خوب به سخنان آنها گوش می‌کنید، مجموعه مردم خلافکار و بدهکار به دولت هستند و بدتر از آن به زیرنویس‌های تلویزیون خوب بنگیرید خواهید دید دائما مردم در حال تهدید و تنبیه دولتمردان هستند و همیشه به‌صورت یکطرفه و بدون پاسخگویی و بررسی مشکلات روزمره مردم به آن عزیزان توهین می‌کنند. تازه طلبکار هم هستند پس برادر من شما باید پاسخ بدهید که از کدام کنشگری سوال می‌کنید؟ مگر نتیجه آن همه صحبت‌های تکراری و جملات بسیار غیر کارشناسی و تاکید بر خلافکاری مردم و پاسخ «نمی‌توانیم»، «نمی‌شود»، «انجام نمی‌دهیم» چه بوده؟ به غیر از ناامیدی؟ شک نکنید که آستانه تحمل این دوستان در دولت مستقر و دولت‌های سایه در شنیدن حرف‌های حسابی به اندازه‌ای پایین آمده که به کوچکترین انتقاد و کنشگری خبرنگاران شجاع و یک مجری صداوسیما واکنش نشان می‌دهند. یادمان نرود جاسوسانی، چون علیرضا اکبری را که چندی پیش اعدام شد، در کلیه مجاری امور برای آشفته نمودن اوضاع کشور فراوانند و هیچ استثنایی برای امنیت سازمان‌ها و مدیریت‌های گوناگون اجرایی و ... در اثرگذاری این ناجوانمردان متصور نیست و همه در خطرند.

*ترامپ پس از دیدار با نتانیاهو ایران را به شکل جدیدی تهدید کرد. با توجه به شایعات مطرح شده به چه میزان احتمال تنش خارجی پیرامون ایران وجود دارد؟

از یک دیوانه بدون منطق و سواد سیاسی هرچه بگویید بعید نیست. با بروز و ظهور تفکر مقاومت ابهت و محبوبیت همه کشور‌های استکباری از جمله آمریکا به حداقل ممکن رسیده و به همین دلیل است که برای رسیدن به اهداف شوم خود دست به کار‌های نظامی می‌زنند. البته این روش نیز حداقل در سی سال گذشته بی‌اثر بوده است در حالی که تفکر مقاومت و ظلم‌ستیزی رو به توسعه و رشد است. 

*به چه میزان جنگ بین ایران و اسرائیل را محتمل می‌دانید؟ چرا؟ 

به گفته همه تحلیلگران نظامی منصف جهانی رژیم کودک‌کش صهیونیستی در جنگ اخیر در مقابل جمهوری اسلامی شکست خورد و هنوز سران این رژیم غاصب و منحوس به دنبال توجیه این شرایط هستند. با این وجود چنانچه دوباره مسئولین ذیربط در سازمان‌های اطلاعاتی و انتظامی به بی‌توجهی قبلی خود ادامه دهند و از جنگ ۱۲ روزه عبرت نگرفته باشند، شاید جنایت آنها به شکل ترور شخصیت‌ها کلیدی ادامه داشته باشد، اما احتمال جنگ را در کوتاه‌مدت بعید می‌دانم.

*با توجه به شرایط کشور و مخاطرات احتمالی چه چشم‌اندازی را برای آینده کشور متصور هستید؟

بنده به عنوان یک رزمنده جانباز موافق مدیریت با تفکر عاقلانه و ناب بسیجی و جهادی همچون زمان هشت سال دفاع مقدس هستم و این منش و روش را راهگشا و عامل افتخارآمیز نجات کشور می‌دانم. پیشنهادم این است که به راهبردهاى مقام معظم رهبری و دلسوزان نظام اسلامی توجه نموده و آنها را به‌کار گیرید و با آن شجاعتی که در بیان دارید مفسدان و دشمنان دوست نما را متعلق به هر سازمانی هستند به مردم معرفی کنید. دولت باید سعی کند دایره مدیریت خود را از جناح بازی نرم خارج نموده و وفاق واقعی را پیگیری کند. آقای پزشکیان که خود ثمره مفید و اثرگذار و زحمت‌کش این انقلاب است، بداند با این منصوبین فعلی هیچ اتفاق چشمگیری نخواهد افتاد و این زخم‌ها اگر دیده نشود، هم ورم می‌کند و هم خون‌ریزی و خسارت بیشتری دارد. چنانچه دقت کنید گاهی زخم‌ها در جانتان هست، اما به علت عادت و بی‌توجهی، خود عاجز از دیدن آن هستید. زخمی که نه بانداژی، نه پانسمانی و نه بخیه‌ای دارد ولی دردی واضح و ناگوار دارد که آثار شوم اجتماعی آن مشهود است. به‌خاطر بی‌تدبیری برخی مسئولین و ناجوانمردی نفوذی‌های بی جیره و مواجب مردم خسته‌اند. خستگی‌هایی که تمامی ندارد. در اواخر دهه پنجم انقلاب هستیم، اما اشک‌هایی است که بی‌دلیل می‌ریزند و بی حوصلگی و خشونت عمومی که بدون پاسخ و توضیح است. اینها نشانه‌های روانِ زخمی جامعه‌اند ولی بدون فریاد، بدون کبودی، اما عمیق‌تر از هر شکستگی و در نهایت نماینگر وجود یک توده و غده سرطانی در کشور است. در یک دل نوشته دلسوزی میخواندم یادمان نرود که «هرکس که می‌خندد الزاماً حالش خوب نیست» و «هرکس که ساکت است، لزوماً آرام نیست». به همین دلیل لازم و ضروری است نه برای جسمتان، بلکه برای روحتان هم یک وقتِ ویزیت دکتر بگیرید.........

انتشار :
ارسال نظر